مهندس ملاکپور یکی از پیشکسوتان حوزه زمینشناسی ایران است. ایشان در دومین همایش و نمایشگاه تخصصی بینالمللی اکتشاف و مواد معدنی با نگرش ویژه به توسعه پایدار، بهمن ماه 1397 در هتل المپیک تهران به ایراد سخنرانی پرداختند. سخنان ایشان در ارائه الگوی مناسب برای جوانان بسیار ارزشمند بود که به طور خلاصه در ادامه آمده است:
در ابتدا لازم است از سازمان زمینشناسی و سرپرست محترم، معاونت اکتشافی و تمام دستاندرکاران تشکر کنم و خوشحالم از اینکه فرصتی دیگر دست داد تا در خانۀ دوم خود حضور پیدا کنم.
سابقه آشنا شدن من با سازمان زمینشناسی به سال 1344 یعنی 53 سال قبل برمیگردد. سازمانی که تازه متولد شده بود و عملاً 4 ساله بود. من فارغالتحصیل سال 1344 رشته معدن شاخه زمینشناسی از دانشکده فنی دانشگاه تهران هستم. مرحوم مهندس خادم در آن سالها که سازمان با همکاری فنی سازمان ملل اداره میشد سعی داشت که برای کارآموزیها از شاگردان ممتاز رشته زمینشناسی که دانشکده فنی و دانشکده علوم بودند، استفاده کند و در همان سال بنده، دکتر سبزهای و مهندس قاسمیپور برای کارآموزی به سازمان معرفی شدیم و از دانشکده علوم هم بزرگانی چون پروفسور بربریان، مرحوم دکتر نوگل، دکتر اطمینان، دکتر آقانباتی، دکتر علوی تهرانی، دکتر قرشی، که همه از شاگردان ممتاز دانشکده علوم بودند به این سازمان آمدند. فعالیت من در سازمان پس از یک دوره کارآموزی دو ماهه در معدن انگوران و مطالعه سازند کرج در شمال تهران در معیت استادان عزیز دکتر منصور علوی نائینی و دکتر هوشمندزاده و کارشناسان خارجی دکتر هرایا از ژاپن و دکتر ایوائو شروع و سپس به سربازی رفته و پس از سربازی از اول مرداد ماه سال 1346 دوباره به سازمان برگشتم. در سازمان زمینشناسی با توجه به ماهیت کاری، صرف زمانهای طولانی در زندگی دور از دیار و کاشانه و مصاحبت با روستائیان، معدنکاران و اقوام و قبائل با زبانهای مختلف، دیالوگهای مختلف و فرهنگهای مختلف و شرکت در جشن و شادی و یا در غم آنها پر از خاطره است.
در آن زمان سفر ما از تهران به بندرعباس با راه زمینی سه روز و با هواپیما یک روز طول میکشید، در سفر زمینی یک شب نائین یا یزد، یک شب کرمان و شب سوم بندرعباس بودیم. در سفر هوایی هواپیمای 4 موتوره اول اصفهان و بعد شیراز و در بعدازظهر هواپیمایی دو موتوره در باند خاکی فشرده شده در بندر لنگه نگه میداشت و بعد به بندرعباس میرفت. بعضی از شهرها مثل زاهدان، بیرجند، بجنورد هواپیما نداشت و اکثر راههای ما زمینی بود.
من در سازمان زمینشناسی خاطرات زیادی دارم که به چند مورد آن بسنده میکنم.
در سال 1360 در زمان ریاست مهندس الماسی، 40 نفر استخدام کردیم و ایشان به من توصیه کردند که آنها را تربیت کنم. من این گروه را به مدت 2 ماه به صحرا بردم، یک ماه در قم کار زمینشناسی و یک ماه در معدن کوشک کار معدنی. واقعاً این بچهها همه نخبه سازمان شدند و بعضیها از سازمان رفتند و در جاهای دیگر نخبه شدند و و دکتری گرفتند و استاد دانشگاه شدند.
خاطرهی دیگر من از معدن چاه شیرین در استان سمنان است، قبل از انقلاب امر و نهی آن مربوط به چند تا از صهیونیستها و امریکاییها بود وقتی که مسئله گروگانگیری شد برای این معدن پروندهای در بیانیه الجزایر در دادگاه بینالمللی لاهه درست کردند و 400 میلیون دلار غرامت درخواست کردند. من به عنوان کارشناس زمینشناسی این معدن را مطالعه کردم. شخصی که معدن را مطالعه کرده بود و گزارش نوشته بود سوئیسی بود و آنجا را مس پورفیری اطلاق کرده بود و ذخیرهای را مشخص کرده بود که بر اساس آن از ایران 400 میلیون دلار مطالبه کرده بودند. مجدداً ما این معدن و سوابق آن را مطالعه کردیم و گزارش را به دادگاه دادیم. سپس ما را برای دفاع به دادگاه دعوت کردند و امریکاییها و وکیلشان هر روز افتخار میکردند به گمان اینکه پیروز شدهاند. قاضی دادگاه به ما وقت نمیداد تا اینکه روز سوم وقت داد و ما دفاع کردیم و آخر در صحبتم گفتم که شرم به آن دانشگاهی که به این شخص دکتری داده، ایشان آبروی زمینشناسی را بردند چون نه از ذخیره قطعی و نه از مس پورفیری اطلاع دارد. بعد از یک ماه ایران برنده شد (تشویق حاضران) و به هر حال وزیر وقت در نامهای 5000 تومان به ما جایزه داد.
ایشان در پایان مطالبی به شرح ذیل در رابطه با حسن انجام وظیفه سازمانی ارائه فرمودند:
1. اکتشافگر، کار بسیار دشواری دارد و تقریباً بایستی به اکثر رشتههای علوم زمین مثل زمینشناسی، سنگشناسی ایران، چینهشناسی، تکتونیک، کانهآرایی، متالوژنی، زمینشناسی اقتصادی، شیمی صنعتی، مورفولوژی، جغرافیا، تاریخ، باستانشناسی زمین شناسی آشنایی داشته باشد.
2. اکتشافگر مثل یک طبیب است و کشف رازهای زمین مثل تشخیص بیماری یک بیمار، منتهی بیماری که زبان ندارد و باید پزشک خود سؤال طرح کند و خود جواب بگیرد تا تشخیص حاصل شود. هر چه اکتشافگر در طرح سؤال و گرفتن جواب تبحر داشته باشد به تشخیص بهتر نزدیکتر میشود.
3. من معتقدم ایران گنجینهای از همه فلزات را داراست. ایران مهد اولین معادن و متالورژی در دنیاست و اولین تمدن بومی در کنار دریاچه کویر نمک فعلی شکل گرفته است و تپه سیلک بازمانده همان دوران است. همچنین ابیانه، نطنز و نظایر آن از باستانیترین مناطق قبل از ورود آریائیها به ایران است. ما در حال حاضر سرب و روی و مس و آهن و کمی آنتیموان و منگنز کار میکنیم ولی همه چیز داریم ولی واردکننده نیکل، کبالت، قلع و خیلی از فلزات دیگر هستیم و من مطمئن هستم که همه فلزات را داریم. اخیراً مطلع شدم شرکتی به ذخیرهای از قلع دست یافته است. ایران سرزمین طلاست و این همه مایه خشنودی است.
4. امروزه ابزارهای پیشرفته و نرمافزارهای متعددی برای اکتشاف متداول شده است ولی باید با صحرا همراه شد چون خیلی از موارد زمینشناسی اکتشافی که ردیاب هم هستند در اداره نیست و در صحرا باید آنها را جستجو کرد. اکتشافگر باید جستجوگر و کنجکاو و اهل اقتصاد و قیمت باشد و همه چیز از اول تا آخر را ببیند.
5. خداوند همه چیز را روی نظم آفرید و اکتشافگر چنانچه بینظمی را در یک معدن ببیند باید قانونی را پیدا کند و بند نظم آن را که بیابد کار راحت میشود. مثال معدن انگوران
6. اکتشاف باید به صورت تیمی باشد و در آن تیم متخصصان تکتونیک، زمینشناسی، سنگشناسی حضور داشته باشند یا اکتشافگر از این افراد حتماً در پروژهها دعوت کند.
7. زمینشناسان ما هم باید با مواد معدنی و زمینشناسی اقتصادی آشنایی داشته باشند.
8. کسانی که با من کار کردند یا با هم در صحرا بودیم میدیدند که من در مورد همه چیز اعم از سنگ به کار برده شده در دیوار روستاها، نام محل، آبراههها، تاریخ، مصاحبت با مردم و... همیشه کنجکاو بودم و اکتشافگر باید همیشه کنجکاو باشد.
9. من معتقدم برای اداره سازمان زمینشناسی به قانون سازمان برگردیم و سازمان را از پیچ و خمهای اداری سلسله مراتبها، وابستگی رها کنید و بگذارید سازمان زمینشناسی ایران مثل بسیاری از سازمانهای زمینشناسی دنیا، سازمان زمینشناسی باشد که یک بخش علمی دارد و یک بخش علمی و فنی.
10. در گزارشها نقص تعبیر و تفسیر مشهود است کارشناسان جوان باید دقت بیشتری داشته باشند و با مطالعه دقیق است که سازمان زمینشناسی خیلی از موارد را به صنعت عرضه کرده است.