گفت وگو با دکتر مانوئل بربریان پیشکسوت لرزه زمین ساخت ایران
1403/04/19 تعداد بازدید: 13457
علاقه به دانش زمین، دانشجوی جوانی را برای تحصیل به گروه زمینشناسی دانشگاه تهران راهنمایی کرد تا سرنوشت، پایههای شکوفایی یکی از بزرگترین لرزهشناسان کشور را فراهم کند که در حال حاضر بهعنوان یکی از دانشمندان بزرگ لرزهزمینساخت جهان و از چهرههای علمی درخشان یاد میشود. مهمان اینبار ما با بیش از 38 سال تجربه دانشگاهی، صحرایی و پژوهشی در زمینشناسی و بهخصوص دانش لرزهشناسی زمینلرزهها و چندین سال تجربه در علوم مهندسی زیستمحیطی و خطرهای زمینساختی، موفق به ارائه بیش از 300 مقاله در زمینههای مختلف زمینشناسی شده است. مقالههای کلیدی وی درباره زمینساخت و لرزهزمینساخت ایران، همچنان مرجع بسیاری از مطالعات زمینشناسی ایران است و بسیاری از ناگشودههای زمینشناسی ایران را حل کرده است. دکتر مانوئل بربریان بهرغم زندگی در خارج از ایران، عشق و علاقه به زبان فارسی و ایران زمین را همچنان حفظ کرده و پژوهشهای فراوانی درباره زمینشناسی ایران و متون قدیمی زبان فارسی انجام داده که یکی از آثار بسیار ارزشمند و خواندنی وی به نام "دگرریختی قارهای در فلات ایرانزمین" در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی در سال 1364 موفق به دریافت جایزه ویژه شد. انجمن زمینشناسی ایران نیز در سال 1377 به پاس سالها پژوهش درباره لرزهشناسی و پیشبرد دانش زمینلرزه و نقش ایشان در پژوهشهای زمینساختی کشور، وی را بهعنوان نخستین زمینشناس نمونه سال انتخاب کرد. گفتوگو با این استاد برجسته را در ادامه خواهیم خواند.
گفتوگو مرضیه کاظمی
از خودتان، تحقیقات و فعالیتهای علمی و تحقیقاتی خود، برای خوانندگان بگویید.
5 آبان 1324 در تهران بهدنیا آمدم و در خیابان بزرگمهر بزرگ شدم و دوره ابتدایی را در دبستان فردوسی و متوسط را در دبیرستان خوارزمی گذراندم. سه نام فردوسی، بزرگمهر و خوارزمی از کودکی با من همراه بودند و علاقه من در آینده به حدی افزایش یافت که درباره بزرگان گذشته کشور به پژوهش و بررسی پرداختم. سال 75 با انتشار کتابی تحت عنوان "جستاری در پیشینه دانش زمین و کیهان در ایرانویج" به بررسی اندیشمندان بزرگ و نامی ایران و دانش زمین و کیهان در ایرانزمین از 11هزار سال پیش تاکنون پرداختم. این کتاب نتیجه عشق و علاقه ناگسستنی من به زاد بوم خود، زبان فارسی و بزرگان گذشته کشور است و در آن، پیدایش فرضیه قارهای را به ابوریحان بیرونی نسبت دادهام. دانشمندان ایرانی و علاقه به آنها نقش مهمی در شکلگیری اندیشه من در سن بالاتر داشت. سال 1343 در رشته زمینشناسی دانشگاه تهران پذیرفته شدم و سال 1347 با کسب رتبه نخست فارغالتحصیل شدم و این در حالی بود که علاقه و گرایش شدیدی نسبت به دانشزمین در خود احساس میکردم. در دوران دانشجویی اداره آزمایشگاه سنگشناسی میکروسکپی دانشگاه را به عهده داشتم و اطلاعات و گزارشهای خود را در اختیار دانشجویان تازه وارد قرار میدادم. متون انگلیسی تازه منتشر شده در رشته زمینشناسی را هم ترجمه میکردم و استادانم نیز از آنها برای تکمیل کتابهای در دست تألیف خود، بهره میبردند. برای مثال نخستین ردهبندی سنگهای آهکیFOLK را که بهتازگی از سوی دانشمندان زمینشناسی خارجی نوشته بود، در همان سالها ترجمه کردم. پس از دریافت مدرک لیسانس به سازمان زمینشناسی کشور پیوستم. آنزمان آقای مهندس خادم، دانشجویان ممتاز را برای کار در سازمان زمینشناسی انتخاب میکرد و من نیز به خاطر فعالیتهای زمینشناسی گسترده، شانس گزینش را داشتم و در فاصله سالهای 1350 تا 1356 در سمتهای زمینشناس، سنگشناس، نماینده سازمان در همایشهای بینالمللی، مسوول همکاری مشترک با موسسه بینالمللی دیمز و مور از آمریکا برای انتخاب مکان مناسب و مطالعه خطرهای زمینشناختی نیروگاه هستهای بوشهر، معاون و رئیس بخش زمینساخت و لرزه زمینساخت خدمت کردم. سال 1353 بخش لزرهزمینساخت را در سازمان تاسیس کردم و 2 سال بعد نیز موفق به انتشار نخستین کتاب لرزهزمینساختی ایران در 559 صفحه به زبان انگلیسی شدم. تالیف کتاب در آن زمان که تنها 30 سال داشتم، افتخار بزرگی بود و خوشحالم که در آن زمان توانستم به زمینشناسی نوپای کشورم خدمت ارزندهای کرده باشم. شوق ادامه تحصیل و علاقه بیش از حد به رشته لرزهزمینساخت و لرزهشناسی باعث شد همه مسوولیتهای خود را رها کنم و همراه همسرم برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا راهی دانشگاه کمبریج انگلستان شوم. دوره آموزش بسیار سخت بود ولی دستاوردهای بسیار ارزندهای از دانش زمین در بالاترین سطح کشورهای پیشرفته جهان به ما ارزانی کرد. پس از 4سال تحصیل در بخش ژئودزی و ژئوفیزیک، موفق به دریافت دکترا در رشته ژئوفیزیک با تخصص لرزه زمینساخت و لرزهشناسی زمینلرزهها شدم. پس از بازگشت به میهن-که در آن زمان درگیر جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق بود- و اشتغال مجدد در سازمان زمینشناسی کشور در فاصله سالهای1360 تا1370 بهعنوان پژوهشگر، کارشناس ارشد زمینشناسی، زمینساخت و لرزهزمینساخت، مدیر طرح اکتشافات بم- زاهدان برای شناسایی پتانسیل معدنی و تکمیل نقشههای زمینشناسی منطقه و بهعنوان مشاور علمی رئیس وقت سازمان فعالیت کردم. در همین دوران، ضمن تدریس در دوره کارشناسی زمین شناسی دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد زمینشناسی ساختمانی و زمینساخت دانشگاه تربیت مدرس، بهعنوان مشاور در انتخاب مکان مناسب و مطالعه لرزه زمینساخت و خطر زمینلرزه و گسلش در پروژههای بزرگ از جمله سدسازی، نیروگاهها، پالایشگاهها، پلهای بزرگ، راهآهن، لولههای انتقال نفت و گاز و مناطق شهری همکاری میکردم و سال 1363 نیز بهعنوان عضو هیات مدیره موسسه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله اتنخاب شدم. پس از مدتی بهخاطر بیماری همسرم و نیاز به ادامه معالجه وی در خارج از کشور، مجبور به ترک ایران شدیم. مدت اقامت ما طولانی شد و من در همانجا فعالیتهای پژوهشی خود را درباره زمینشناسی و لرزهزمینساخت ایران ادامه دادم. طی 2 سال نخست پس از عزیمت، در فعالیتهای علمی گروه صحرایی مطالعه دیرینه لرزهشناسی گسل (سانآندریاس) در موسسه فناوری کالیفرنیا و تدوین نخستین کاتالوگ زمینلرزههای ایران در یونسکو شرکت کردم. بیش از 300 گزارش و کتاب درباره مسائل زمینشناسی و لرزهزمینساخت ایران تهیه کردم که 107 گزارش در مجلههای کشورهای صنعتی چاپ شده است. بیش از 193 گزارش نیز به بررسی طرحهای بزرگ و کوچک اجرایی کشور اختصاص دارد. از سال1370 تا کنون در کالیفرنیا و نیوجرسی بهعنوان متخصص زمینشناسی، زمینفیزیک و مهندسیی زیستمحیطی به فعالیت مشغول هستم و با فرهنگستان علوم نیویورک، موسسه زمین شناسی آمریکا، اتحادیه پیشبرد علوم آمریکا، موسسه پژوهشهای مهندسی زلزله آمریکا، انجمن فلسفه کمبریج، انجمن زمینشناسی لندن و آمریکا، اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا، موسسه زمینشناسی و انجمن لرزهشناسی آمریکا و موسسه بینالمللی پیشگیری و کاهش خطرهای طبیعی کانادا و همچنین دانشمندان دانشگاه کمبریج، آکسفورد، اورگون، ناساو سازمان یونسکو نیز همکاری دارم. در حال حاضر نیز به نوشتن 3 کتاب درباره علم زمینشناسی در ایران به زبان انگلیسی مشغول هستم که یکی از آنها با نام "جامعهشناسی و روانشناسی زمینلرزهها در ایران از گذشته تاکنون"در 650 صفحه در حال نهایی شدن است و امیدورام تا پایان سال، موفق به چاپ آن شوم. همه منابع زمینشناسی ایران به فارسی نوشته شده و به همین دلیل زمینشناسان خارجی آشنایی بسیار اندکی درباره مسائل زمینشناسی ایران دارند. به همین خاطر من بیشتر گزارشها و تالیفاتم را به زبان انگلیسی تهیه میکنم تا منبع مناسبی برای آگاهی آنها باشد. امیدوارم فرصتی باشد تا بتوانم در آینده همه تالیفاتم را به زبان فارسی برگردانم ولی اگر موفق نشدم، دیگران این کار را خواهند کرد.
به نظر شما چه تفاوتی در دیدگاه زمینشناسان و مردم درباره زمینشناسی وجود دارد؟
تحصیلات زمینشناسی برای داشتن یک نگاه درست به طبیعت بسیار مهم است، اما کافی نیست. علاقه و انگیزه به شناخت محیط اطراف و تمایل برای برقراری ارتباط دوسویه باید در زمینشناسان و افراد عادی جامعه وجود داشته باشد و اندیشه بسیار عمیق لازمه دستیابی به نگاهی خاص به اطرافمان است. همیشه سعی میکردم به دانشجویانم یاد بدهم که تنها یادگیری نام صدها و هزاران فسیل، سنگ و کانی مهم نیست و باید چهرههای مختلف زمین را به خوبی بشناسیم و پیام نهفته در آن را درک کنیم و نسبت به نوع کاربرد آن در زندگی آگاهی کامل داشته باشیم. اگر با اندیشهای مناسب به کوهها و زمین نگاه کنیم، قادر به درک تاریخ پیدایش آنها خواهیم بود و بخش کوچکی از آفرینش که تنها خداوند یگانه قادر به انجام آن است، پیش چشمان ما گسترده میشود. ما میتوانیم با تشخیص رازهای نهفته در سنگها، کوهها، دشت و طبیعت و چگونگی پیدایش آنها نسبت به استفاده مناسب از نعمتهای خداوندی آگاهی یابیم و در غیر اینصورت، دانش زمینشناسی رشتهای بیروح خواهد بود.
ضمن مقایسه فعالیتهای زمینشناسی در گذشته با زمان حاضر، پیشرفت دانش زمین را در سازمان زمینشناسی ایران نسبت به دیگر کشور چطور ارزیابی میکنید؟
این سازمان نسبت به گذشته بسیار گستردهتر شده و پیشرفت قابلتوجهی نیز داشته است. خوشبختانه کارشناسان بسیار جوان و تحصیلکردهای در این مجموعه فعالیت میکنند و حضور بانوان دارای مدارک عالی در بخشهای مختلف علمی و تحقیقاتی برای من بسیارجالب است که البته این موضوع از نظر ارتقای جایگاه اجتماعی زنان در ایران بسیار قابلتوجه است. این در حالی است که در گذشته بانوان در عرصه زمینشناسی کشور حضور اندکی داشتند. البته در آن زمان، کارشناسان به مطالعه منابع خارجی و آگاهی از دستاوردهای جدید در علم زمینشناسی توجه بیشتری میکردند که این موضوع در زمان حاضر، قدری کمرنگ شده است. شاید دلیل آن ضعف کارشناسان در زبانهای خارجی یا دسترسی اندک آنها به منابع خارجی باشد. برای ارتقای علم زمینشناسی در کشورمان باید به پرورش نیروی کارآزموده و باتجربه در دانشگاهها بپردازیم. متاسفانه در حال حاضر برخی استادان زمینشناسی برای تدریس از منابع قدیمی استفاده میکنند و به آموزش این علم به دانشجویان به صورت کاربردی و بررسیهای صحرایی اهمیت نمیدهند. استادان و دانشجویان باید به این رشته نگاهی کاربردی داشته باشند و بدانند آموختههای شفاهی آنها باید به فعالیتهای عملی در طبیعت تبدیل شود تا پاسخی برای نیازهای زندگی بشر روی زمین باشد و به خاطر داشته باشیم تنها با داشتن چنین دیدی میتوانیم پابهپای علم زمینشناسی در دنیا پیش برویم.
بهنظر شما، زمینشناسی در زندگی روزمره ما انسانها چه کاربردی دارد؟
شناسایی ذخایر زیرزمینی و چگونگی بهرهبرداری از آن برای تامین رفاه بیشتر و گسترش اقتصادی، مهمترین بهره ما از این دانش است و تنها به کمک زمینشناسی میتوانیم به وجود اندوختههای درونی زمین پی ببریم. کاربرد دیگر زمینشناسی یافتن بینشی درست از چگونگی تکوین زمینی است که روی آن زندگی میکنیم. به یاری دانش زمینشناسی به مطالعه زمین پرداختهایم و به جوان بودن این کره خاکی پی بردهایم و نسبت به تغییر و تحول در این سطح ناپایدار آگاهی داریم. مخاطرات طبیعی از جمله زمینلرزه، لغزشها و ریزش سنگها و کوهها، همواره با انسانها هستند و علم زمین به کمک انسانها میشتابد و او را در زندگی روزمره یاری میرساند. باید بدانیم ما و زمین همواره در کنار همدیگر بودهایم، بنابراین انسانها باید زمین را خوب بشناسند تا بتواند دوستانه با هم کنار بیایند و به یکدیگر آسیب نرسانند. با شناخت زمین از مخاطرات آن در امان خواهیم بود و از مزایا و آنچه در اختیار ما قرار داده نیز بهرهمند خواهیم شد که دستیابی به آنها تنها به کمک علم زمینشناسی میسر میشود.
جایگاه لرزهزمینساخت را به عنوان یکی از شاخههای مهم علم زمینشناسی در زندگی ما انسانها چگونه ارزیابی میکنید؟
لرزهزمینساخت، رشتهای میان زمینساخت (تکتونیک) و لرزهشناسی زمینلرزههاست که به بررسی تغییرات (دگرریختی) پوسته زمین و شناسایی مناطق دارای پتانسیل زمینلرزه میپردازد. به یاری علم لرزهزمینساخت قادر به تشخیص خطراتی که سازههای شهری و صنعتی را تهدید میکند، خواهیم بود. همانطور که یادآور شدم، 3سال پیش از ورود به سازمان زمینشناسی کشور، گروه لرزه زمینساخت را به وجود آوردم و همواره سعی در تبیین اهمیت این علم در میان مسوولان رده بالای کشور داشتم. برای نمونه طرح کاهش خطرهای زمینلرزه و گسلش و تقویت سازههای مهم حیاتی در شهرها و روستاها را که نتیجه آن، کاهش تلفات انسانی و خسارات به سازهها، صنایع و زمینهای کشاورزی است همواره از سال 1353به دولتهای گوناگون دادهام، ولی متاسفانه هنوز هم هزاران ساختمان روی گسلهای خطرساز ساخته میشود.
در حال حاضر جایگاه علم لرزهزمینساخت در ایران چگونه است؟
متاسفانه از گذشته تا امروز، مسوولان کشور تنها پس از وقوع زمینلرزههای بزرگ و بروز خسارات مالی و جانی گسترده، به این دانش توجهی چند روزه میکنند و پس از فروکش مقطعی بحران، دوباره آن را به فراموشی میسپارند. از سویی، متخصصان و کارشناسان با تجربه این رشته، بسیار اندک هستند و نیاز به آموزش بیشتر به علاقهمندان جوان، بیش از گذشته احساس میشود.
نظرتان درباره دستگاههای پیشنشانگر زمینلرزه و عملکرد آنها چیست؟
تا امروز پیشبینی زمینلرزه در هیچ کجای دنیا بهطور کامل و علمی امکانپذیر نشده است. در بسیاری از کشورها از جمله ایران، دانشمندان به مطالعه دادههای ارسال شده از سوی دستگاه الکترومغناطیس زلزله میپردازند ولی به دلیل ابهام موجود در استناد به این اطلاعات، بودجه کافی برای گسترش پژوهشها در این زمینه اختصاص نیافته است. دانش ما هنوز درباره فیزیک دگرریختی زمین کامل نشده که بر همین اساس، پیشنهاد میکنم به آموزش درست و بهروز نیروهای جوان زمینشناس و پرورش متخصصان کارآزموده بهای بیشتری داده شود تا آنها نیز با تخصص و نیروی بیشتر و کاملتر درباره دوره بازگشت زمین لرزهها و نرخ لغزش گسلها به بررسی بپردازند تا بتوان از این اطلاعات برای دستیابی به میانگین دورهای مناسبی برای رویداد زمینلرزه استفاده کرد.
لرزهزمینساخت تاریخی چیست و چه کاربردی در شناسایی زمان بروز پدیده زلزله دارد؟
اگر مشخصات گسلها و سوابق و تاریخچه لرزهخیزی آنها را بهطور کامل در اختیار داشته باشیم و بدانیم در هر گسل در دورههای مختلف زمانی چند زلزله بهوجود آمده، قادر به تشخیص میانگین آماری دوره بازگشت زمینلرزه در هر گسل خواهیم بود که این اهداف به کمک لرزهشناسی تاریخی میسر میشود. پس از بررسیهای لرزهشناسی تاریخی، پژوهشگران نسبت به نزدیکی زمان لغزش و بروز رویداد زمینلرزه در برخی گسلها هشدار میدهند که بر همین اساس، مسوولان باید تصمیمات جدی دولتی اتخاذ کنند. متاسفانه در منابع تاریخی قدیمی، درباره زمان بروز زمینلرزههای گذشته، اطلاعات اندکی وجود دارد و ما نسبت به رویداد زمینلرزههای هزاران سال پیش آگاهی چندانی نداریم. بنابراین تخمین زمان بروز زمینلرزه در زمان حاضر، ممکن نیست و آمار و اطلاعات اعلام شده را نیز با تردید مواجه میکند. در حال حاضر زمینشناسان اقدام به حفر گودالهای عمود بر گسلهایی میکنند که احتمال بروز زمینلرزه در آنها وجود دارد. با بررسی خصوصیات زمینشناسی گسلها و سنیابی آثار زمینلرزههای پیدا شده در این گودالها، میتوان به نتایجی درباره پیشینه لرزهخیزی تاریخی در گسلها دست یافت. لرزهشناسی تاریخی، علم بسیار جدید و نوپایی است و نیاز به آموزش و پرورش بیشتر برای یافتن دوره بازگشت زمینلرزه در زمینه گسلها وجود دارد.
آگاهی و دانش مردم را با توجه به توضیحاتی که درباره اهمیت زمینشناسی در زندگی روزمره افراد بیان کردید، چگونه ارزیابی میکنید؟
به دلیل مطالعات بسیار کم در این رشته، اطلاعات و آگاهی مردم بسیار اندک است. مراکز متولی مطالعات زمینشناسی، باید نسبت به فرهنگسازی و آموزش علمزمینشناسی در میان مردم بیشتر تلاش کنند تا آنها از آلوده کردن بیشتر زمین بپرهیزند. ایجاد شناخت برای مردم بزرگترین خدمتی است که سازمانهای فعال در عرصه زمینشناسی میتوانند انجام دهند. در حال حاضر در شهری زندگی میکنیم که درصد آلودگی آب، خاک و هوای آن در حد غیرقابل تصوری قرار دارد. وضعیت موجود بهخاطر بیتوجهی ما به این کره خاکی زنده است. این در حالی است که پیشینیان ما هزاران سال پیش 4 عنصر آب، خاک، هوا و آتش را مقدس یا سپندینه میدانستند و در ایران باستان کسی به خاک و آب توهین نمیکرد و ارزش آن را حفظ میکردند. دانش زمینشناسی مهندسی و زیستمحیطی سابقه چند هزار ساله در ایران دارند و ایرانیان قدیم همواره به بررسی مسائل زمین و یافتن راهی مناسب برای برقراری تعامل مناسب با آن میپرداختند. متاسفانه در حال حاضر ما با زمین، آب، خاک و هوا بیگانه هستیم و آنها را آلوده میکنیم و شاید کمتر خبر داشته باشیم که آلودگیهای ایجاد شده به خودمان ضرر میرساند و با چرخه طبیعت به بدن خودمان برمیگردد و به ما آسیب میرساند. آموزش زمینشناسی باعث میشود آگاهی و دید مناسبتری برای مردم ایجاد شود و آنها نسبت به محیط افراد خود، مهربانانه برخورد کنند.
سطح کمی و کیفی دانش زمین در ایران را نسبت به کشورهای دیگر چگونه ارزیابی میکنید؟
در بسیاری از رشتههای زمینشناسی هنوز خودکفا نشدهایم و نیاز به حضور کارشناسان خارجی در برخی پروژههای زمینشناسی احساس میشود. البته پیشرفتها و فعالیتهای قابلتوجهی داشتهایم که در بسیاری از موارد حتی قابل ارائه به دیگر کشورهاست. در بخش اکتشاف خوشبختانه بهطور کامل خودکفا هستیم و این به دلیل سابقه بسیار طولانی ایرانیان در بخش اکتشاف و استخراج منابع زیرزمینی است.
فعالیتهای سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور را در بخش تهیه نقشههای زمینشناسی چطور ارزیابی میکنید؟
سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور پس از تهیه نقشههای زمینشناسی یکدویستوپنجاههزارم، به تهیه نقشههای مقیاس یکصدهزار پرداخت. متاسفانه نقشههای چاپ شده اشکالاتی داشت و از استاندارد کافی برخوردار نبودند. باید پیش از چاپ نقشهها در کمیتههای ویژه به بررسی آنها پرداخت و آنها را براساس معیارها و موازین بینالمللی تهیه نقشههای زمینشناسی انتخاب کرد. باید نسبت به نقشههایی که با واقعیتهای موجود روی زمین مطابقت ندارند، تجدیدنظر کرد و با اعزام مجدد زمینشناسان به مناطق بررسی شده، مشکلات و خطاهای به وجود آمده را بر طرف کرد تا نقشههای قابل اعتماد و مطابق با استانداردهای بینالمللی با توجه به مقیاس نقشه بهدست آید. بهنظر من، باید پس از پایان نقشههای زمینشناسی در مقیاس یکصدهزارم، به تهیه نقشههای یکپنجاههزارم میپرداختیم و شاید قدری نسبت به آغاز تهیه نقشههای یک بیستوپنجهزارم که جنبه کاربردیتر دارد، شتاب کردیم. از سویی، بخشی از این نقشهها را کارشناسان و زمینشناسان صحرایی بخش خصوصی تهیه میکنند که بیشتر آنها از دقت کافی برخوردار نیست و اشکالات متعددی در آنها مشاهده میشود. بنابراین بهنظر میرسد برای تهیه نقشههای یک بیستوپنجهزارم باید کارشناسان باتجربهتری به کار گرفته شوند و از اطلاعات و دستاوردهای روز دنیا نیز برای ارتقای سطح کیفی و کمی آنها استفاده شود تا از این پس، شاهد تهیه نقشههایی که مقیاس آنها، گویای استاندارد آنها نیست، نباشیم.
ارتباط و تعادل سازمانها و موسسههای متولی انجام فعالیتهای زمینشناسی با دانشگاه را در کشورهای خارجی چگونه ارزیابی میکنید؟
در کشورهای خارج، سازمانهای زمینشناسی به عنوان مرکز اصلی برای مطالعات زمینشناسی بهشمار میآیند و این سازمانها همکاری تنگاتنگی با دانشگاهها و سیستم آکادمیک برقرار کردهاند و از دیدگاه پژوهشی و علمی نیز بودجههای مناسبی برای فعالیتهای تحقیقاتی در زمینههای مختلف اختصاص مییابد. متاسفانه در ایران میان دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی ارتباط مناسبی برقرار نشده است. دانشگاههای ما مانند کارخانه خط تولید ماشین، مدرک فارغالتحصیلی در سطوح مختلف به دانشجویان اعطا میکند و این افراد پس از ورود به جامعه، بازار کار مناسبی برای اشتغال نمییابند و کسانی نیز که به کاری مشغول میشوند، از دانش پیشرفته و تجربه بسیار اندکی برخوردار هستند. توجه نکردن به سیستم دانشگاهی کشور موجب ضرر و زیان فراوان به دانشجو و پژوهشهای علمی و تحقیقاتی میشود و از سویی، فعالیتهای زمینشناسی کشور را با روبهرو مواجه میکند. برای مثال با وجود صدها فارغ التحصیل رشته زمینشناسی، کادر علمی و آزمودهای برای تهیه نقشههای زمینشناسی در مقیاس یکبیستوپنجهزارم در اختیار نداریم. بنابراین باید از الگوهای مناسبی که در دنیا برای بخش آموزش و پژوهش زمینشناسی وجود دارد برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنیم و با بومی کردن آنها در موسسات تحقیقاتی و دانشگاهی فعال در عرصه علومزمین، نسبت به ارتقای این علم در کشور بکوشیم.
از خودتان و زمانی که در طبیعت مشغول بهکار هستید و از خانواده خود و برخوردشان با یک پدر و همسر زمینشناس بگویید.
من هنوز با همان عشق و علاقه دوران جوانی به فعالیتهای زمینشناسی میپردازم و اندکی از انگیزهام برای کوشش در این عرصه کاسته نشده است. هر روز بیش از 18ساعت کار میکنم و خواندن، نوشتن و اندیشیدن درباره دانشهای گوناگون و بهخصوص علم زمینشناسی بزرگترین سرگرمی و تفریح من در زندگی است. بهخاطر علاقهای که به زمینشناسی دارم، بیشتر وقت من به مطالعه و تحقیق در این عرصه گذشته و بهطور یقین زمان کمتری کنار همسر و فرزندمان بودهام. البته بیشتر فعالیتها و تحقیقات من در منزل و کنار خانوادهام بود و به این ترتیب هم در کنار آنها بودم و هم نبودم. خوشبختانه مهر و علاقه همیشه میان ما بود و همسرم نیز از علاقه زیاد من به زمینشناسی آگاه بود و هیچگاه به من سخت نمیگرفت. البته ایشان هم دارای دکترای زمینشناسی با گرایش پترولوژی سنگهای آذرین از دانشگاه کمبریج است و در حال حاضر با همدیگر همکار هستیم. بنابراین با یک اتفاق نظر و درک متقابل میان ما، زندگی آرامی را می گذرانیم. باید بگویم ترک کشوری که انسان به آن مهر میورزد و با جان و دل به آن علاقهمند است، مثل ترک روان و روح از جان و بدن است. موضوعی که ما را رنج میدهد، زندگی دور از ایران است که فعالیت و مطالعه درباره مسائل زمینشناسی ایران و مفید بودن برای این رشته، تنها چیزی است که احساس آرامش ما میدهد. در حال حاضر پسرم از دانشگاه MIT که یکی از بزرگترین و بهترین دانشگاههای مهندسی دنیاست، در 2 رشته مهندسی مکانیک و مدیریت اقتصادی همزمان طی یک دوره 4 ساله فارغالتحصیل شده و به فعالیتهای مدیریت اقتصادی در نیویورک مشغول است.
لحظهای فکر کنید به سالهای گذشته بازگشتهاید و میخواهید زمینشناسی را بهعنوان رشته تحصیلی و شغلی خود انتخاب کنید. با توجه به شناختی که در حال حاضر از این دانش بهدست آوردهاید، چه خواهید کرد؟
پاسخ به این سؤال قدری مشکل است و دلیل آن نیز مشروط بودن شرایط بازگشت به گذشته است. باید این موضوع را در نظر گرفت که شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه ایران با زمان گذشته بسیار متفاوت است. در گذشته، بسیاری مسائل جلوی پیشرفت دانشجویان زمینشناسی را در ابعاد مختلف میگرفت که در حال حاضر، همان مسائل عامل پیشرفت دانشجویان شده است. بهطور خلاصه فکر میکنم چون از کودکی علاقه فراوان به خواندن کتاب و تحقیق داشتم، در رشتههای دیگر نیز موفق بودم. همواره از تحصیل و اشتغال در رشته زمینشناسی لذت بردهام و احساس نمیکنم انتخاب اشتباهی داشتهام.
به جز زمینشناسی، به چه رشتههای دیگری علاقه دارید و در اوقات فراغت به چه میپردازید؟
به نواختن پیانو و گیتار و گوش دادن به موسیقی سنتی ایران و کلاسیک دنیا علاقه فراوان دارم. اما زمینشناسی همواره بخش مهمی از زندگی مرا تشکیل داده است. در بسیاری از موارد، به زمینشناسی تنها بهعنوان یک شغل نگاه نمیکنم و از فعالیت در این عرصه لذت فراوان میبرم. در حال حاضر، ارتباط زمینشناسی با رشتههای دیگر را یافتهام و در حال فعالیت و تحقیق در رشتههای مرتبط با آن هستم و حوزه فعالیت و تحقیق خودم را در این رشته، گسترش دادهام. زمینشناسی صحرایی و کاربردی، مهندسی زیستمحیطی، لرزهزمین ساخت و مخاطرات رشتههای متنوعی هستند که در آنها فعالیت کردهام و در حال حاضر با یک باستانشناس بسیار باتجربه در حال پژوهش روی زمینلرزه 5500 سال پیش در منطقه سیلک در کاشان هستم. همانطور که گفتم، بهخاطر علاقه به فرهنگ کهن کشورمان، به بررسی مسائل مذهبی و اجتماعی ایران از گذشتههای دور پرداختم و اطلاعات گستردهای درباره مذاهب موجود در ایران از جمله زرتشت، مسیحیت و اسلام کسب کردهام. به معماری بومی و چگونگی پایداری سازهها در برابر رویداد زمینلرزه-که از گذشتههای دور در کشور مرسوم بوده است- نیز توجه ویژه دارم. بنابراین دانش زمینشناسی برای من طیف گستردهای از فرهنگشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی، معماری، باستانشناسی، هنر، تاریخ، جغرافیا و بومشناسی است.
چه توصیهایی برای جوانان دارید؟
امیدوارم جوانان علاقهمند به سوی پژوهش بیشتر در علوم مختلف هدایت شوند تا کشور را به سطحی از توسعه و پیشرفت برسانند که بتوانند با کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیا رقابت کنند. ما میتوانیم به این مهم دست یابیم و برای رسیدن به این هدف، چیزی از دیگران کمتر نداریم. تنها مشکل ما، کمبود علاقه و نارسایی آموزش و پرورش است. اگر برای دانشجویان زمینشناسی و همه رشتههای دیگر، علاقه لازم فراهم شود به استقلال علمی و تحقیقاتی در عرصههای مختلف خواهیم رسید و به رتبههای بسیار بالایی از دانش و علوم دست مییابیم. خوشبختانه فرزندان ایران در هر کجای دنیا خوش درخشیدهاند و اعتبار و عزت بالایی برای کشورشان کسب کردهاند که دلیل این امر بهخاطر استعداد بالای آنها و شرایط مناسب تحصیلی در خارج از کشور برای آنهاست. امیدوارم مسوولان با بسترسازی مناسب و ایجاد فضای تحقیقاتی برای دانشجویان علاقهمند، بخش علمی کشور را بیش از گذشته رونق دهند. من نیز در حال حاضر به خاطر مهر و علاقه فراوانی که به کشورم دارم، برای خدمتگزاری بازگشتهام و اگر محیط مناسب باشد و مسوولان نیز خواهان فعالیت من در خاک وطن باشند، خواهم ماند و در غیر اینصورت با ادامه پژوهشها و تألیفات خود درباره زمینشناسی ایران در خارج از کشور، خدمتی به ایران و ایرانی خواهم کرد.
سخن آخر؟
مهر ورزیدن به ایران و ایرانی، پژوهش و کار بهعنوان "راه" و نه "هدف" است. چون "هدف" برای رهرو در این راه، نوشیدن ذرهای از قطره دریای بیکران رسیدن به دانش، آگاهی از گوشهای از راز سرچشمه مقدس نیروهای طبیعی فراانسانی و قانونهای فیزیکی چیره بر آنها و کهکشانهاست.
خنک رهروانی که این راه زیبا را پیمودند، شعاعی از نور خورشید را به چشم دیدند و بدینسان راه را به دیگر رهروان نشان دادند و خود به خورشید پیوستند.