خُماهن
تهیهکننده: حسن عزمی
بهر دو نان ستایش دونان کنم؟ مباد کاب گهر به سنگ خُماهن درآورم
خاقانی
خماهن کانی هماتیت میباشد از خماهن انگشتری میساختند. مورخین نوشتهاند که خسرو پرویز پادشاه ساسانی انگشتری از حدید داشت که در موقع رفتن به گرمابه آن را به انگشت میکرده است.
از خماهن علاوه بر زینت آلات نوعی مرکب میساختند که رنگش شبیه به شنگرف (CINABRE) و قرمززنگ بوده است. شعرا هم در اشعار به ان رنگ اشاره کردهاند.
خاقانی میگوید:
این خُماهن گون که چون ریم دلم پالود و سوخت
شد سکاهن پوشش از آه دل در وای من
و باز گوید: فیروزۀ چرخ را ز آهم جز رنگ خماهی نیابی
انوری گوید:
بطبع خرم و خندان شراب نوشیدند
که برخماهن گردون فروغ زد سیماب
وجه تسمیه
احتمال دارد خماهن در اصل خام آهن بوده باشد که بعداً خماهن شده است. فعلاً هم در بندرعباس و نواحی جنوب برای نگهداری ماهی آن را با خاک سرخ هرمز مخلوط میکنند و مثل کنسرو درخمهائی نگهداری میکنند.
شاید هم اصل خماهن خم آهن بوده است. نظامی گوید:
خمی از خماهن برانگیخته به خمها سکاهن بر او ریخته
بازگوید: به آنکس که جانش به آهن گزم بسی جامها در سکاهن رزم
منبع: کانی شناسی ایران قدیم