این سرفصل گریزی است به پاره ای نکات که یا از آن بی خبریم و یا در مشغله ی کارهای مختلف کمتر به آن توجه نموده و یا مینمائیم، ولی هر چه باشد دستمایه ای از مضامین طنز و جدی است که توجه ما را بیشتر به خود جلب نماید. از این شماره هیئت تحریریه تصمیم بر آن گرفت تا مطالبی برآمده از لابهلای اسناد تاریخی طی دوره فعالیت سازمان نیز به آن افزوده شود تا طیف گستردهتری از مطالب را دربرگیرد، امید است مفید واقع شود.
در لابلای اسناد گاه به مواردی بر میخوریم که هنوز آنقدر غبار فراموشی بر آنها ننشسته است تا لقب سند تاریخی بر آنها صدق کند اما گاه و بیگاه یادآوری آنها همچون چراغی در ذهن روشن میشود. در این میان گاهنامه "خورشید مشرق" قابل تأمل است. خورشید مشرق گاهنامه محتوایی که در سال 1382 برای اولین بار از طریق پایگاه اطلاع رسانی اداره کل به انتشار رسید، امروز بار دیگر در قالب پیک خبری جان گرفته است و حال به عنوان بررسی یک سند خاطره انگیز به سرتیتر اولین انتشار آن با عنوان «چرا خورشید مشرق» نظر میکنیم:
میرزا صالح تبریزی و جایگاه بررسی های معدنی در دوره قاجار
توسط: محبوبه پرورش
در کمتر کتاب یا نوشته تاریخی دوره قاجار میتوان در مورد محمد صالح تبریزی، معدنچی باشی این دوره مطلبی پیدا کرد. وی در دربار محمد شاه و ناصرالدین شاه قاجار، سررشته دار امور معادن بود. ردپای او را می توان در کتاب معدن نامه که به قلم خودش به رشته تحریر درآمده است و در سال 1349، دکتر عباس پرورش، آن را به خط امروزی نگاشته است؛ پیدا نمود. محمد صالح تبریزی در این کتاب فهرستی از معادن ایران در سال های 1240 تا 1270 را ارائه کرده است که بسیار جالب و مورد توجه است. در مقدمه کتاب پس از حمد و ثنای حضرت حق، با عبارات و ادبیاتی که مرسوم دوره قاجار بوده است؛ اثر خود را به دربار تقدیم کرده است که در این مجال بخشی از آن که به طور واضح دستور دربار و راهکار بررسی معادن را بیان کرده است؛ ارائه میگردد:
"اما بعد چون پادشاه رضوان جایگاه خلد آرامگاه فردوس پایگاه محمد شاه قاجار انار الله برهانه در تشیید مبانی دولت و جهانداری و تسدید قواعد ابهت و کامکاری جاهد بودند لهذا جهت استخراج صنایع و استخراج بدایع کارکنان صاحب وقوف و امنای بصداقت موصوف تعیین فرموده بودند که در هر کار خوضی به جا نمایند از جمله در استخراج معادن فلزات و جواهرات و غیره که در حق واقع خزاین ارض و ودایع حکمت الهی است جمعی از اهالی خبرت و ذکا را مشخص فرمودند که در هر یک از ممالک ایران اگر معدنی باشد به نظر دقیق و تحقیق به تجربه رسانند و صورت آن را به دفترخانه مبارکه همایون اعلی بسپارند که هر کدام از آن ها مقرون به صرفه باشد در استخراج آن حکم همایون شرف صدور یابد و به جهت امتحان از سنگ و حاصل هر معدنی نیز بیاورند تا حقیقت عمل هر کدام معلوم گردد".
آن چه از این عبارات استنتاج میشود؛ نقش و اهمیت نظر کارشناسی در خصوص معادن و بهرهبرداری از آنها از گذشته تاکنون است. بی شک سیاستگذاری و برنامه ریزی های دولتمردان را در حوزه بهرهوری از "خزاین زمین" منوط به تحقیق و تجربه کارشناسان "اهالی خبرت و ذکا" می داند.
از نکات جالب توجه این کتاب ارجاعاتی است که به طومار نامه ابوریحان بیرونی و نسخ قدیم مرتبط با معادن ایران شده است. به عنوان مثال در بخشی از متن کتاب آمده است:
"موافق طومار خواجه ابوریحان که بعضی از آن ها با معادن جدید منطبق است که حسب الحکم در کتابچه یادداشت شده است واز قرار تشخیص جدید تقریر حاج ملا محمد طبیب سبزواری که مرحوم حاج میرزا عبدالله نوشته بود بدین تفصیل است که بلوکی است در دوازده فرسنگی سبزوار، کوه و صحرا را هر کجا میکنند معدن بیرون میآید. نقره و مس آن را میان تنور میریزند خالص میشود ده رسد آن نقره و یک رسد آن سنگ و خاک است و همچنین قنات از هر جا که می کنند انواع و اقسام از این فلزات بیرون میآید و هر کس مشغول شود، بی منفعت نخواهد بود".
دیگر این که ارزیابی اقتصادی معادن و امکانات مناطق معدنی در حد مقدماتی و بر اساس دانش روز آن زمان توسط معدن چی باشی قاجار به رشته تحریر درآمده است. از جمله در بخشی از کتاب یاد شده، آمده است:
"چون قوت و ضعف معادن مس در ظاهر معلوم نمی شود لهذا احتمال میرود که اگر کسی به این معدن ها هزارتومان خرج کند، ده هزار تومان عاید شود و میشود که ده تومان هم عاید نشود. در این صورت باید آدم امین با وقوف (شناخت) بر سر چنین معدن ها فرستاد تا خرج بی مصرف نشود و ضرر به دیوان عالی نرسد".
یا در جایی دیگر:
"آهن معادن شاه کوه به جهت دور بودن از پایتخت برای گلوله ریختن صرفه ندارد؛ چنانچه به سمت خراسان و آن طرف ها لازم شود بسیار ارزان تر است. معادن گلباد مازندران که مشارالیه آن جا را به تفصیل دیده است و استحضار دارد معادن آن جا متصل به جنگل است؛ سرب، مس و آهن دارد و آهن آن جا برای گلوله به جهت نزدیک بودن به استرآباد خیلی صرفه دارد و آهن آن جا را هم میتوان مثل معدن آهن حاجی ترخان ساخت و عمل آورد که همه وقت به کار آید".
و یا در بخش دیگر، امرار معاش مردم ماسوله آن زمان را تنها از طریق کار در معدن آهن معرفی کرده است و آورده است که:
"گذران اهل ماسوله از آن معدن است و مطلقا" زراعت و صنعت دیگر ندارند. ده بیست نفر عمله کارش این است که سنگ معدن را از نقب بیرون میآورند و سی چهل نفر، قاطر خریده اند و کوره های متعدد در میان جنگل بستهاند و رعیت فقیر را اجرت میدهند و آن ها را میبرند در سر کوره و در آن جا دم میدهند و سنگ خورد میکنند و به کارهای دیگر میگمارند".
به نظر می رسد معدن آهن نامبرده مربوط به منطقه ی تاریخی کهنه ماسوله است که به گفته دکتر فرزاد اسدی، عضو هیئت علمی گروه معدن دانشگاه آزاد لاهیجان، در مبحث کهنه ماسوله یک قطب گردشگری اصلی فقط صنعت آهن و پیشینه تاریخی آن است.
همچنین گزارش معادنی که ریچارد فرانسوی مورد بازدید قرار داده است و نیز معادنی که میرزا صالح با حضور معدن چی باشی روس بازدید نموده است در این مجلد ارائه شده است.
در لابلای چنین اسناد و عباراتی با ادبیات مختص به هر دوره تاریخی که بر پیکره سرزمین پاینده ایران زمین گذشته است؛ رازها و اشاراتی نهفته است که اگر به دقت و کفایت در آن ها کنجکاوی و تفکر نکنیم؛ برخی را سرمایه عمل حال خود و برخی را مایه عبرت و تأمل از گذشته مان قرار ندهیم؛ احتمال میرود که بخشی از آینده را در چالش تکرارهایی بی سرانجام بکشانیم.
منبع:
- تبریزی، م. ص. معدن نامه؛ فهرستی از معادن ایران در سال های 1240 تا 1270، خط برگردان فارسی توسط: عباس پرورش (1349). اسناد کتابخانه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور. تهران